شبکه های عصبی چیست؟ کاربردها و انواع آن به زبان ساده

شبکه های عصبی چیست؟ کاربردها و انواع آن به زبان ساده
زمان مطالعه: 7 دقیقه

در دنیای امروز، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به عنوان فناوری های پر کاربرد و پررونق شناخته می شوند و شبکه های عصبی به عنوان یکی از روش های پرکاربرد در یادگیری عمیق مورد توجه قرار گرفته اند. در این مقاله، به معرفی شبکه های عصبی و انواع آن، فرایند آموزش شبکه های عصبی و کاربردهای آن در حوزه های مختلف، مزایا و معایب آن و مقایسه آن با روش های دیگر یادگیری ماشین پرداخته خواهد شد.

تعریف شبکه های عصبی

شبکه‌های عصبی مصنوعی یکی از مهمترین الگوریتم‌های یادگیری عمیق هستند که توسط انسان از طبیعت الهام گرفته شده‌اند. این شبکه‌ها متشکل از واحدهای پردازشی به نام نورون‌ها هستند که با هم در ارتباط هستند و در کنار هم برای تشخیص الگوها، پردازش تصویر، تشخیص صدا و تحلیل داده‌ها استفاده می‌شوند.

 

شبکه‌های عصبی پیوسته (Continuous Neural Networks):

در این نوع شبکه‌ها، ورودی و خروجی یک مدل از طریق یک فضای پیوسته جریان دارد، به این معنا که ورودی و خروجی به صورت مداوم در دسترس هستند و تغییرات آن‌ها نیز در زمان واقعی اتفاق می‌افتد. این شبکه‌ها در بیشتر موارد برای مسائل پیش‌بینی و پردازش سیگنال‌های زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 شبکه‌های عصبی پیوسته Continuous Neural Networks

شبکه‌های عصبی گسسته (Discrete Neural Networks):

در شبکه‌های عصبی گسسته، ورودی و خروجی مدل به صورت دنباله‌ای از مقادیر گسسته (به عنوان مثال کلمات در پردازش زبان طبیعی) است. به عنوان مثال در شبکه‌های عصبی بازگشتی، ورودی مدل شامل یک دنباله از کلمات یا جملات است و خروجی مدل نیز یک دنباله از کلمات یا جملات با طول متفاوت است. این شبکه‌ها به خاطر قابلیت پردازش دنباله‌ای و استفاده از حافظه قبلی در پردازش ورودی بسیار مناسب برای پردازش زبان طبیعی و ترجمه ماشینی هستند. به طور کلی، شبکه‌های عصبی گسسته برای پردازش دنباله‌ای و مسائلی که با داده‌های گسسته سروکار دارند، مفید هستند.

معماری شبکه های عصبی و اجزای

معماری شبکه‌های عصبی شامل ساختار و اجزای مختلفی است که در کنار هم استفاده می‌شوند تا به منظور تشخیص الگوها و پردازش اطلاعات، از طریق الهام گرفتن از ساختار مغز انسان طراحی شده‌اند. اجزای اصلی معماری شبکه های عصبی شامل لایه ها، نورون‌ها، اتصالات و وزن ها است. در ادامه توضیح مختصری درباره هر کدام ارائه شده است:

Architecture of neural networks - معماری شبکه های عصبی

1- لایه ها: شبکه های عصبی از چندین لایه مختلف تشکیل شده‌اند که هر لایه دارای تعدادی نورون است. لایه ها شامل لایه ورودی (Input layer)، لایه پنهان (Hidden layer) و لایه خروجی (Output layer) هستند.

2- نورون ها: نورون ها یا سلول های عصبی، واحدهای پردازشی شبکه های عصبی هستند که با عملکردی شبیه به سلول های عصبی مغز، اطلاعات را پردازش می‌کنند. هر نورون ورودی دارد که به آن اطلاعات ورودی به شبکه ارسال می‌شود. نورون ها علاوه بر ورودی، خروجی هم دارند که آن را به نورون های لایه بعدی یا خروجی شبکه ارسال می‌کنند.

3- اتصالات: اتصالات، رابطه میان نورون ها را نشان می‌دهند. هر اتصال میان دو نورون شامل وزن (Weight) است که از میزان تاثیرگذاری ورودی در خروجی نورون مربوطه برای آن ورودی استفاده می‌شود.

4- وزن ها: وزن ها در اتصالات میان نورون ها استفاده می‌شوند. هر وزن، عددی بین صفر و یک است که میزان تاثیرگذاری ورودی در خروجی نورون مربوطه برای آن ورودی را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، اگر یک وزن برابر با 0.8 باشد، این به این معنی است که ورودی با 80٪ از اهمیت مورد نیاز برای خروجی نورون مربوطه وزن دارد. وزن‌ها در فرایند آموزش شبکه‌های عصبی به طور خودکار تنظیم می‌شوند و در نهایت بهینه سازی می‌شوند تا شبکه عصبی بتواند بهترین پاسخ را به مسئله مورد نظر بدهد.

فرایند آموزش شبکه های عصبی و الگوریتم‌های مورد استفاده آن

آموزش شبکه‌های عصبی یک فرایند مهم و پیچیده است که به کمک آن می‌توان به مدل‌سازی مسائل پیچیده و رفع آنها پرداخت. در اینجا به توضیح فرایند آموزش شبکه‌های عصبی و الگوریتم‌های مورد استفاده آن پرداخته می‌شود.

فرایند آموزش شبکه‌های عصبی در ابتدا با تعیین معماری مناسب شبکه شروع می‌شود. سپس، با استفاده از الگوریتم‌های بهینه‌سازی، پارامترهای مدل مانند وزن‌ها و بایاس‌ها به گونه‌ای تنظیم می‌شوند که خطا در پیش‌بینی خروجی شبکه کمینه شود. به این عملیات، “بهینه‌سازی شبکه” یا “آموزش شبکه” گفته می‌شود.

برخی از الگوریتم‌های بهینه‌سازی مورد استفاده در آموزش شبکه عصبی

الگوریتم کاهش گرادیان (Gradient Descent):

این الگوریتم با استفاده از مشتقات جزئی تابع خطا نسبت به پارامترهای شبکه، مقدار بهینه وزن‌ها و بایاس‌های شبکه را به دست می‌آورد.

Gradient Descent الگوریتم کاهش گرادیان

الگوریتم مومنتوم (Momentum):

این الگوریتم به منظور سرعت بخشیدن به فرایند بهینه‌سازی استفاده می‌شود. در این الگوریتم، به جای استفاده از مشتقات تنها در لحظه کنونی، از مشتقات در چندین لحظه قبل نیز استفاده می‌شود.

الگوریتم Adam:

adam algorithm الگوریتم آدام در شبکه های عصبی مصنوعی

این الگوریتم یک الگوریتم بهینه‌سازی دسته‌ای است که می‌تواند به صورت پویا و تطبیقی به تغییرات بزرگ در شبکه ورودی و مشکلات موجود در داده‌های ورودی پاسخ دهد. Adam مخفف Adaptive Moment Estimation است و در واقع ترکیبی از دو الگوریتم بهینه‌سازی RMSprop و Momentum است. این الگوریتم با استفاده از مفاهیمی همچون میانگین محرک و انحراف معیار محرک، برای تعیین مقدار بهینه پارامترهای شبکه استفاده می‌شود. Adam از این ویژگی برخوردار است که نسبت به تغییرات در مقدار های پارامترهای شبکه، بسیار حساس است و می‌تواند برای مقادیر پارامترها، مقدار بهینه‌ای را به سرعت پیدا کند. همچنین این الگوریتم دارای قابلیت پارامتری‌سازی کامل می‌باشد و می‌تواند با توجه به نوع مساله‌ی مورد استفاده، پارامترهای خود را بهینه‌سازی کند. به همین دلیل، الگوریتم Adam به عنوان یکی از پراستفاده‌ترین الگوریتم‌های بهینه‌سازی در شبکه‌های عصبی شناخته می‌شود.

کاربردهای شبکه های عصبی

شبکه‌های عصبی به دلیل قابلیت پردازش پیچیده و بزرگ حجم داده، در حوزه‌های مختلف به کار می‌روند. در ادامه برخی از کاربردهای شبکه های عصبی در حوزه‌های مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

پردازش تصویر:

شبکه‌های عصبی در حوزه پردازش تصویر به خاطر قابلیت شناسایی الگو و اجزای تصویر، به صورت گسترده در بسیاری از برنامه‌های کاربردی استفاده می‌شوند. برای مثال، این شبکه‌ها می‌توانند برای تشخیص چهره در تصاویر و ویدئوها استفاده شوند. همچنین، برای تشخیص اشیاء و موجودات، مانند خودرو، میوه، حیوانات و غیره نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

شبکه‌های عصبی در پردازش تصویر می‌توانند به صورت دقیق و سریعی الگوهای تصویری را تشخیص دهند و به دلیل دقت بالایی که دارند، در بسیاری از برنامه‌های کاربردی مانند خودروهای خودران، سیستم‌های امنیتی و تصویربرداری پزشکی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

به عنوان مثال، در یک سیستم تشخیص چهره، شبکه‌های عصبی می‌توانند با تشخیص ویژگی‌هایی مانند چشم، بینی و دهان، تصویر یک چهره را تشخیص داده و در صورت وجود در پایگاه داده‌ها مطابقت آن را پیدا کنند. همچنین، در تشخیص اشیاء، شبکه‌های عصبی با تشخیص ویژگی‌هایی مانند شکل، اندازه، رنگ و محل قرار گیری، اشیاء را تشخیص داده و در صورت وجود در پایگاه داده‌ها مطابقت آن‌ها را پیدا می‌کنند.

پردازش زبان طبیعی:

شبکه‌های عصبی به عنوان ابزاری برای پردازش زبان طبیعی (NLP) مورد استفاده قرار می‌گیرند. این شبکه‌ها برای ترجمه متن، تولید متن، پرسش و پاسخ، تحلیل متن و غیره استفاده می‌شوند.

تشخیص الگو:

شبکه‌های عصبی به عنوان یکی از روش‌های پرکاربرد در یادگیری عمیق و هوش مصنوعی، در بسیاری از زمینه‌های کاربردی مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی از این زمینه‌ها، تشخیص الگوها است. شبکه‌های عصبی در تشخیص الگو و تطبیق الگو‌های مختلف، مانند تشخیص بیماری‌های پوستی، تشخیص سرطان و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرند.

به عنوان مثال، در تشخیص بیماری‌های پوستی، شبکه‌های عصبی می‌توانند از روی تصاویر پوست بیمار، الگوهای مربوط به بیماری را تشخیص دهند. همچنین در تشخیص سرطان، شبکه‌های عصبی می‌توانند از روی تصاویر پرتودرمانی، الگوهای مربوط به بافت سالم و بافت سرطانی را تشخیص دهند.

استفاده از شبکه‌های عصبی در تشخیص الگو، به دلیل قابلیت بالای آن‌ها در تشخیص الگوهای پیچیده و عمیق است. همچنین، به دلیل قابلیت آموزش و بهبود پذیری شبکه‌های عصبی، این روش از روش‌های دیگر تشخیص الگو، مانند الگوریتم‌های تصمیم‌گیری، بهبود بیشتری دارد.

تشخیص صدا:

شبکه‌های عصبی مصنوعی برای تشخیص الگو‌های صوتی و صدایی، از جمله تشخیص سخنرانان، تشخیص زبان و تشخیص صدای محیط استفاده می‌شوند. این شبکه‌ها معمولاً از طیف وسیعی از ورودی‌ها بهره می‌برند که شامل طول موج صدا، الگوی فرکانس، شدت صدا، زمان تاخیر و غیره می‌شوند.

به عنوان مثال، در تشخیص زبان، شبکه‌های عصبی مصنوعی می‌توانند با تحلیل ویژگی‌های مختلفی از ورودی‌های صوتی، مانند تنظیمات مختلف گفتار و نوع فونتیکی، زبان صحبت شده را تشخیص دهند. همچنین، در تشخیص سخنران، این شبکه‌ها می‌توانند با تحلیل ویژگی‌های صوتی مختلف، مانند آواها، تنظیمات صدایی، نحوه تلفظ و غیره، صدای یک سخنران را تشخیص دهند و از سایر صداهای محیطی متمایز کنند.

به طور کلی، استفاده از شبکه‌های عصبی مصنوعی در تشخیص الگو‌های صوتی، مانند سخنرانی و زبان، به دلیل دقت بالا، سرعت بالا و قابلیت استفاده در برنامه‌های گسترده‌ای مانند پردازش سیگنال‌های صوتی، تشخیص گفتار و ترجمه صوتی به متن، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

پردازش سیگنال:

شبکه‌های عصبی در پردازش سیگنال، مانند تشخیص اشارات الکتروانسفالوگرافی (EEG)، تشخیص اشارات الکترومایوگرافی (EMG)، تشخیص اشارات الکتروکاردیوگرافی (ECG) و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرند.

به طور کلی، شبکه‌های عصبی در صنایع مختلف بسیار کاربرد دارند. برای مثال، در حوزه پزشکی، شبکه‌های عصبی به طور گسترده ای در تشخیص بیماری‌ها، پیش بینی نتایج درمان، تصویربرداری پزشکی و غیره استفاده می‌شوند. در صنایع خودرو، شبکه‌های عصبی برای تشخیص خطر در رانندگی، بهینه سازی سیستم‌های رانندگی خودکار و بهبود رانندگی ایمن استفاده می‌شوند. همچنین در حوزه تجارت و اقتصاد، شبکه‌های عصبی برای پیش‌بینی تقاضا، تحلیل بازار و پیش‌بینی قیمت‌ها و استفاده از تکنولوژی‌های بانکی هوشمند استفاده می‌شوند.

مزایا و معایب شبکه های عصبی و مقایسه آن با روش های دیگر یادگیری ماشین

شبکه‌های عصبی بسیار قوی و پرکاربرد هستند و مزایای فراوانی نسبت به روش‌های دیگر یادگیری ماشین دارند. به عنوان مثال، می‌توانند به طور خودکار و بدون نیاز به تعریف ویژگی‌ها، ویژگی‌های مهم داده‌ها را استخراج کنند. این قابلیت از آنجاست که شبکه‌های عصبی می‌توانند به طور خودکار و با استفاده از مجموعه داده، ویژگی‌های مهم داده‌ها را شناسایی کنند و سپس این ویژگی‌ها را برای انجام کارهای مختلفی مانند تشخیص الگو، پیش‌بینی و غیره استفاده کنند.

دیگر مزایای شبکه‌های عصبی عبارتند از:

  • اینکه می‌توانند با داده‌های پیچیده و با ابعاد بالا کار کنند
  • توانایی آموزش با داده‌هایی که شامل خطا و نویز هستند
  • قابلیت یادگیری پویا و بهبود پذیری پس از آموزش
  • قابلیت تعمیم‌پذیری برای داده‌های جدید

اما همانطور که در هر روش دیگری، شبکه‌های عصبی نیز دارای معایب هستند. برخی از معایب آن‌ها عبارتند از:

  • نیاز به مجموعه داده بزرگ برای آموزش صحیح و دقیق
  • احتیاج به پردازشگرهای قدرتمند برای اجرای محاسبات شبکه‌های عصبی پیچیده
  • بهره‌وری پایین در برخی موارد مانند تشخیص اشیاء در تصاویر با زاویه‌های مختلف

 

نتیجه گیری

شبکه های عصبی به عنوان یکی از ابزار های اصلی در یادگیری عمیق و حل مسائل پیچیده مورد استفاده قرار می گیرند. با وجود مزایا و قابلیت های بسیاری که این شبکه ها دارند، همچنین برخی معایب و مشکلات نیز وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرند. با این حال، شبکه های عصبی به عنوان یکی از پیشرفته ترین واژگان در حوزه یادگیری ماشین شناخته شده اند و با ادامه پژوهش ها و تحقیقات، می توانند بهبود و پیشرفت بیشتری را در زمینه های مختلفی مانند پردازش تصویر، پردازش زبان طبیعی، تشخیص الگو، تشخیص صدا و غیره به همراه داشته باشند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.